چگونه بازاریابی محتوا در نتایج جستجو تاثیر می گذارد؟

وقتی بخش نظرات و راهنمایی جستجو می‌کنید، باید مطمئن شوید که نظرات کسی که علاقه خاصی به خرید آن محصول و عاشق سایت است را نمی‌خوانید. شما معمولاً با بازاریابی محتوای مبتنی بر جستجو تعامل دارید. چه متوجه شوید یا نه، بازاریابی محتوا در نتایج جستجو تاثیر می‌گذارد.

ما در اینجا نحوه شناسایی آن و تفکر انتقادی در مورد آن را برای شما بیان خواهیم کرد.

آیا نتایج گوگل دیگرمثل گذشته مفید نیستند. خوب، نه به طور کامل. تا همین اواخر، ما به طور تمام وقت توسط شرکت‌های مختلف وادار می‌شدیم که مقالاتی (محتوای سئو شده) بنویسیم تا برای رتبه بندی بالا در نتایج گوگل رقابت کنند، و آنها هم معمولاً کلیک دریافت می کردند.

بیشتر و تقریبا همه تکنیک‌های موتورهای جستجوی به این صورت است. ما به آن بازاریابی محتوا می گوییم، و جایی بین محتوای سرمقاله در سایت های خبری و تبلیغات مستقیم قرار می‌گیرد. در بهترین حالت، بازاریابی محتوا مقدار معینی از اطلاعات مفید را با چیزی که در خدمت اهداف بازاریابی خاص است ترکیب می کند. در بدترین حالت، بازاریابی محتوا راهی برای بازاریابان است تا به فروش آشکاری دست یابند تا در نتایج جستجو رتبه بالایی کسب کنند و در عین حال چشم شما را خسته کنند.

بازاریابی محتوا چگونه به نظر می رسد؟

در بیشتر موارد، بازاریابی محتوا طوری طراحی می‌شود که شبیه محتوای مقاله‌ای  باشد که در یک وبلاگ یا وب سایت یک نشریه مهم می بینید. تفاوت اصلی این است که در وب سایت یک شرکت بارگذاری می‌شود.

برای مثال، اگر (بهترین تکنیک‌های تعویض لامپ) را جستجو کنید، نتیجه برتر از یک وبلاگ شرکتی نامشخص است که توضیح آن را ارائه می‌دهد و شما هم آن را در حالت ناشناس باز می‌کنید.

هیچ چیز غیر قانونی در این مورد وجود ندارد و اگر توجه داشته باشید، لیست محصولات وب سایت هم به شما نمایش داده می‌شود. اما اگر توجه نداشته باشید – و اکثر کاربران اینترنت توجه نمی کنند – تصور می‌شود که به یک مقاله بی طرف می‌خوانید.

این نوع بازاریابی محتوا می تواند مقالات نشریات بی طرف را به سمت پایین نتایج جستجو سوق دهد. به هر حال، اکثر مردم بدون توجه فقط روی نتیجه برتر جستجو کلیک می کنند، بنابراین انگیزه زیادی برای کنترل این نقطه وجود دارد.

البته همه‌ی تکنیک‌های بازاریابی محصولات به این صورت شفاف، خودخواهانه یا فریبنده نیستند. ما می دانیم که بسیاری از افراد در صنعت مارکتینگ خیلی سخت کار می کنند تا اطلاعات آنها شفاف، قابل اعتماد و مفید ارائه شود. اما همچنان شما باید انگیز پشت مطالبی که می خوانید را بشناسید.

به وب سایتی که در آن هستید توجه کنید.

این کار ممکن است ساده به نظر برسد، اما ساده‌ترین راه برای شناسایی بازاریابی محتوا در نتایج جستجو این است که متوجه شوید به چه وب‌سایتی نگاه می‌کنید — یا اگر در یک شبکه اجتماعی هستید، حساب کاربری مربوط به کیست؟

بازاریابی محتوا، محتوایی است که در وب سایت محصول قرار می‌گیرد. بنابراین، اگر «بهترین ماشین‌ چمن‌زنی» را در گوگل جستجو کرده‌اید، ببینید مطلب را در وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی چه کسی می‌خوانید. آیا شرکتی است که ماشین‌های چمن‌زنی یا خدمات مراقبت از چمن‌زنی می‌فروشد یا خیر. ممکن است، به دلیل اینکه به دنبال یک بخش خاص از اطلاعات هستید، از سربرگ وب سایتی که به آن نگاه می کنید عبور کنید و فقط به سراغ مقاله بروید.

چند نکته سریع برای شناسایی و اجتناب از به دام افتادن در بازاریابی محتوا :

به نام وب سایتی که می خوانید توجه کنید.

بسیاری از ما چند وب سایت داریم که به آنها اعتماد داریم. سعی کنید قبل از کلیک کردن روی هر چیز دیگری روی آن لینک‌ها کلیک کنید. در صورت عدم موفقیت، هنگام کلیک کردن توجه داشته باشید که به چه وب سایتی نگاه می کنید.

به هدر یا نوار بالای وب سایت توجه کنید.

وبلاگ‌ها و رسانه‌ها معمولاً لینکی به صفحه قیمت‌گذاری یا ویژگی‌ها ندارند. اگر این موارد را در بالای مقاله می بینید، احتمالاً به بازاریابی محتوا نگاه می کنید.

اگر مقاله ای محصولی را توصیه می کند، بررسی کنید که آیا در وب سایت آن محصول هستید یا خیر. شاید این واضح به نظر برسد، اما اینطور نیست. هنر این است که شما فکر کنید دارید یک بررسی خنثی از یک محصول را می‌خوانید در صورتیکه در وب‌سایت آن‌ها هستید.

صفحه اصلی سایتی را که در آن هستید بررسی کنید.

آیا آنجا یک نشریه یا وبلاگی است که به ارائه اطلاعات اختصاص دارد؟ یا شرکتی است که سعی دارد چیزی به شما بفروشد؟ در هر صورت، خوب است بدانید به چه چیزی نگاه می کنید. اگر نمی توانید بگویید، نام وب سایت مورد نظر خود را جستجو کنید.

باز هم، همه اینها ساده به نظر می رسد. اما در اینترنت مدرن، جایی که همه ما بدون فکر کردن روی نتایج جستجو و لینک‌های شبکه اجتماعی کلیک می‌کنیم، خواندن یک پست در وب‌سایت یک شرکت بدون اینکه متوجه شوید به طرز شگفت‌آوری آسان است.

چرا بازاریابی محتوا وجود دارد؟

ممکن است تعجب کنید که چرا اصلاً چنین مواردی در موتورهای جستجو ظاهر می شوند. چرا شرکت ها به سادگی تبلیغاتی را برای محصولات خود اجرا نمی کنند؟ پاسخ کوتاه: تبلیغات گران هستند و محتوای متنی ارزان.

الگوریتم رتبه صفحه گوگل در دهه 90 ساخته شد. زمانی که بیشتر محتوای اینترنت توسط علاقمندان یا دانشگاهیان در آنجا قرار می گرفت. شما می توانید به طور منطقی فرض کنید که اطلاعات توسط افرادی بارگذاری شده که می خواهند مفید باشند. مطمئناً، تبلیغاتی در بالای نتایج جستجو وجود داشت، اما همه ما یاد گرفتیم که از آنها عبور کنیم و اطلاعات مورد نظر خود را پیدا کنیم.

پیچیدگی تبلیغات

همه چیز پیچیده تر شده است. بسیاری از شرکت ها هنوز برای تبلیغات پول می پردازند، اما بسیاری کشف کرده اند که راه های ارزان تری برای دریافت ترافیک وجود دارد. نتایج جستجوی زیر تبلیغات به همان اندازه و یا بیشتر از تبلیغات کلیک می شوند. در صنعت دیجیتال مارکتینگ به این نتیجه جستجو «ارگانیک» گفته می‌شود، که اساساً به هر نتیجه جستجویی اشاره دارد که یک تبلیغ نیست.

بنابراین شرکت‌ها اکنون سخت کار می‌کنند تا بفهمند گوگل چه چیزهایی را بیشتر در نتایج بالا قرار می‌دهد – هنری به نام سئو یا بهینه‌سازی موتور جستجو. این کار می تواند با استراتژی مناسب، راه بسیار ارزان تری برای دریافت ترافیک نسبت به پرداخت هزینه برای تبلیغات در گوگل یا سایر وب سایت ها باشد.

انواع ترفندهای دیگری هم وجود دارد که شرکت‌ها می‌توانند از آنها برای دریافت این نوع نتایج جستجوی ارگانیک استفاده کنند، و شرکت‌ها افراد بسیار باهوش را برای استفاده از این ترفندها استخدام می‌کنند. آن متخصصان نویسندگی باهوش را برای نوشتن مقالات استخدام می کنند تا رتبه بالایی داشته باشند.

ما اکثر مقالاتی که به عنوان یک بازاریاب محتوا نوشتم افتخار می کنیم و سعی می‌کنیم مطالب مفید و سرگرم کننده بنویسیم. این چیزی است که ما هنوز سعی داریم انجام دهیم. بسیاری از بازاریابان محتوا هم همین کار را انجام می‌دهند.

راه حل Reddit

البته همه موضوع این نیست. هر روز رتبه گرفتن در نتایج جستجو سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. زیرا بازیگران بد (سئو کلاه سیاه) هم در رتبه‌بندی بهتر و بهتر می‌شوند. ناامید کننده است نه؟.

مردم به این موضوع پی ‌برده‌اند و راه‌حل‌هایی پیدا شده. یکی از ترفندهای محبوب این است که کلمه Reddit را به جستارهای گوگل اضافه کنید – به عنوان مثال، به جای تایپ کردن “best vacuum cleaner” عبارت “best vacuum cleaner Reddit” را تایپ کنید.

کاربران Reddit، از لحاظ تاریخی، عمیقاً با هر چیزی شبیه بازاریابی محتوایی دشمنی دارند. این بدان معنی است که تعاملات در سایت، به طور کلی، (احتمالا) به احتمال زیاد یک گفتگوی معتبر بین انسان های واقعی با نظرات است. نتایجی که به دست می‌آورید سازمان‌دهی نمی‌شوند، اما شخصاً اغلب آنها را بسیار مفیدتر می‌دانند.

دانش قدرت است

درک انگیزه اقتصادی پشت یک قطعه محتوا می تواند به شما کمک کند تا به طور انتقادی در مورد آن فکر کنید. بعنوان مثال دیگر قرار دادن محصول در محتوا تکنیک ظریفی نیست. دهه‌ها قبل شخصیت‌های تلویزیونی محصولات را تأیید می‌کردند. به این معنی که بینندگان از آنچه در حال رخ دادن است آگاه بودند.

البته نمی‌گوئیم قرار دادن محصول موثر نیست. به هر حال، شرکت‌ها هنوز میلیون‌ها تومان برای نمایش و تبلیغات محصولات خود هزینه می‌کنند. اما آگاهی از اینکه تبلیغ محصول در محتوا انجام می‌شود کمی منصفانه‌تر است. ما مایلیم سطح آگاهی مشابهی در مورد بازاریابی محتوا داشته باشیم.

ما نمی‌خواهیم بگوئیم بازاریابی محتوا خوب یا بد است. وب‌سایتی هم که اکنون به آن نگاه می‌کنید این مطلب هم یک مذل بازاریابی محتوا است و از شما درخواست می‌کنیم مطالب بعدی سایت ما را نیز بخوانید، زیرا هر کسب‌وکاری در نهایت باید راهی برای کسب درآمد پیدا کند. اما در حین مصرف هر نوع محتوایی، رسانه ای صرفاً مفید است که همه این مشوق ها را در ذهن داشته باشد.