شاخصهای کلیدی عملکرد سئو سایت برای یک کسب و کار قوی که سال به سال رشد میکند، بسیار مهم و اساسی است. کارشناسان سئو همواره باید KPIهایی را به مد نظر قرار دهند که قفل موفقیت را باز میکند.
اگر از ۱۰ متخصص سئو یا مشاور سئو بپرسید که شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI) سئو آنها چیست، احتمالاً ۱۰ پاسخ مختلف دریافت خواهید کرد.
دلیل آن این است که KPIها موقعیتی هستند. شاخصهای کلیدی عملکرد برای هر نوع کسب و کار خاص و متفاوت هستند.
بر این اساس، موارد زیر ۹ شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI هستند که میتوانند برای سئو سایت طیف گستردهای از مدلهای کسب درآمد آنلاین مهم تلقی شوند.
- شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI)
- ۹ شاخص کلیدی عملکرد سئو سایت
- 1- ارزش طول عمر مشتری (CLV)
- خدمات سئو
- 2- کارایی محتوا
- خدمات تولید محتوا
- 3- میانگین زمان تعامل
- 4- اهداف تبدیل بر اساس معیارهای درصدی
- 5- KPIهای مشاهده دقیق جستجو
- 6- نمایان بودن برند در KPIهای جستجو
- خدمات برندینگ
- 7- کاربران جدید و بازگشتی به عنوان KPI
- 8- میانگین زمان حضور در سایت
- 9- درآمد در هر هزار (RPM) و میانگین موقعیت
- شاخص های کلیدی برتر عملکرد سئو سایت
شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI)
یک موضوع جالب در مورد شاخصهای کلیدی عملکرد این است که KPI همیشه معیارهایی نیستند که نشان دهند شما در کجا و چه زمانی برنده خواهید شد. آنها میتوانند معیارهایی باشند که نشان میدهند کجا به بهبود نیاز است.
بسیاری از افراد بر معیارهای مربوط به برنده شدن تمرکز میکنند و میخواهند آنها را بهبود دهند تا فروش، تبدیل و سایر معیارهای برنده شدن را افزایش دهند.
اما شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با شکست نیز وجود دارد و آنها میتوانند برای شناسایی حوزههای جدید برای دستیابی به موفقیت مفید باشند.
بنابراین، نظرسنجی KPIهای مرتبط با موفقیت و شکست را بررسی میکند، کاستیهای KPIهای محبوب را بررسی و KPIهای اضافی را معرفی میکند که ممکن است شناخته شده نباشند.
۹ شاخص کلیدی عملکرد سئو سایت
1- ارزش طول عمر مشتری (CLV)
ارزش طول عمر مشتری (CLV) معیاری است که درآمد از هر مشتری را اندازه گیری میکند.
در زمینه سئو، CLV به یک کسب و کار کمک میکند تا مشخص کند کدام فعالیتهای سئو بیشترین تأثیر مالی مثبت را دارد.
در eBgroup ما به CLV علاقه زیادی داریم و احساس میکنیم که این یک KPI مهم برای بسیاری از مشاغل است که باید از آن آگاه باشند.
دیدگاه ما در مورد استفاده از CLV و اینکه چرا به KPI اصلی متصل میشود، به این دلیل است که یک معیار واحد است.
ما معیارهای یکسانسازی را دوست داریم زیرا همه تیم ها و همه CLV ها، باید آن را پوشش دهند.
افرادی را که معمولاً فقط روی یک مرحله از قیف فروش تمرکز میکنند را مجبور میکند بزرگتر و مشتری محور فکر کنند.
بنابراین از نظر محتوا، معمولاً به این معنی است که همه تیمها باید در مورد کل قیف بازاریابی، همه شخصیت ها، همه سطوح تخصص مشتریان آینده و فعلی فکر کنند.
یک سئو متمرکز بر یک کلمه کلیدی، هک سئو یا انتشار محتوای با کیفیت پایین ممکن است بتواند یکبار با کسب رتبهبندی خوشحال باشد. اما این نوع استراتژی با رشد CLV به خوبی عمل نمیکند.
ارزش طول عمر مشتری باعث میشود که آنها مجبور باشند به تمام محتوا اهمیت دهند. این باعث میشود آنها به موفقیت مشتری، تمدید عمر مشتری، پشتیبانی و رشد سریع ویروسی اهمیت دهند.
تمرکز بر CLV همه بخشهای شرکت را وادار میکند تا کاری را که انجام میدهند در جهت رشد سال به سال شرکت انجام دهند.
خدمات سئو
سرویس خدمات سئو یکی از سرویسهای شرکت ebgroup است. برای جستجوی کلمات کلیدی، بهینه سازی و استراتژی محتوا، رپورتاژ تنها چند مورد از خدمات سئو ebgroup است.
2- کارایی محتوا
یکی دیگر از شاخص های کلیدی عملکرد سئو سایت کارایی محتوا است.
کارایی محتوا یک معیار جذاب است زیرا در بهینهسازی محتوا نه فقط برای موتورهای جستجو بلکه برای دستیابی به اهداف شرکت برای آن محتوا نیز موثر است.
شاخص کلیدی عملکرد و بهره وری محتوا در مورد تعداد آیتمهای محتوایی است که منتشر میکنید، تعداد آیتمهای محتوایی را که به روز و یا بهینه میکنید در برابر تعداد دفعاتی که آن صفحات به اهداف و بازگشت سرمایه پیش بینی شده خود میرسند.
تیمهای محتوای متوسط محتوایی تولید میکنند که به ۱۰ درصد از اهداف آنها میرسد، یعنی ۱۰ درصد از محتوای آنها موفق است.
ما تیمهایی را استفاده میکنیم که ۴۰٪ یا بیشتر بازدهی دارند، یعنی ۴۰٪ یا بیشتر از محتوای آنها به اهداف مورد نظر خود میرسند. این درصد تیمهای محتوای خوب را تعریف میکند.
با نگاهی دیگر، شرکتی که تیمش با بهره وری محتوا ۱۰ درصد کار میکند، شرکتی است که ۱۰ برابر آنچه فکر میکند برای محتوا هزینه میکند تا به اهداف خود برسد.
هزینه تولید محتوا چقدر است؟ 100 تا 200 هزار برای هر محتوا که فقط از ۱۰٪ از آن محتوا نتایج معنی داری دریافت میکنند.
بنابراین، هزینه موثر آنها برای هر حرکت محتوای موفق (انتشار و به روزرسانی محتوا) برای تیم متوسط 2 میلیون است.
برای تیمی که در اوج بهره وری محتوا کار میکند، هزینهای در حدود 500 تا 600 هزار تومان است.
استفاده از بهرهوردی محتوا به عنوان KPI، یعنی زمانی که مردم واقعاً شروع به بهبود استراتژی محتوای خود و انتقال به تصمیمگیری مبتنی بر دادهها برای ایجاد و بهروزرسانی محتوا میکنند.
کارایی محتوا یکی از ارزشهای پیشنهادی اصلی شرکت eBgroup است. معیارهای محکمی که میدانید چه چیزی تولید کنید و چقدر باید سرمایهگذاری کنید تا تأثیر بگذارید.
خدمات تولید محتوا
سرویس تولید محتوا یکی از سرویسهای شرکت ebgroup است. برای تحقیق کلمات کلیدی، استراتژی تولید محتوا، سئو محتوا تنها چند مورد از خدمات تولید محتوا ebgroup است.
3- میانگین زمان تعامل
به عنوان یک شرکت مشاور تجزیه و تحلیل و بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) برای سایتهای B2B و فروشگاههای آنلاین و همچنین یک شرکت تولید محتوا به شما میگوئیم این شاخص کلیدی عملکرد بسیار مهم است.
شاخص کلیدی عملکرد برای میانگین زمان تعامل در Google Analytics 4 قابل ردیابی است که تعامل کاربر با یک وب سایت را نشان میدهد، چیزی که اندازه گیری دقیق آن میتواند دشوار باشد.
ابزار GA4 (Google Analytics 4) توانایی ما را برای اندازهگیری اینکه آیا کاربر با وبسایت درگیر است یا خیر، بهبود بخشید.
میانگین زمان تعامل، میانگین مدت زمانی را که سایت در مرورگر کاربر قرار داشته است را به ما میگوید. این بدان معناست که کاربر چقدر به آن نگاه کرده است.
4- اهداف تبدیل بر اساس معیارهای درصدی
در ادامه KPI های سئو را به عنوان معیارهای مبتنی بر درصد بررسی کنید:
“مهمترین KPI تبدیل/اهداف است. که فقط باید چیزی باشد که شرکت شما را به درآمد برساند.”
با این حال فراموش نکنید که اهداف را براساس معیارهای مبتنی بر درصد نگاه کنید، نه صرفاً مقادیر خام رویداد. زیرا اگر ترافیک شما در حال افزایش باشد طبیعتا تعداد تبدیل نیز باید افزایش مییابد.
اما، اگر نرخ تبدیل هدف (بیان شده به صورت درصد) در حال کاهش باشد، شاید کمپین ارگانیک و سئو شما آنقدر که باید کارآمد نبوده است.
یا، از طرف دیگر، شاید ترافیک در حال کاهش است، اما نرخ تبدیل هدف در حال افزایش است، زیرا شما تمرکز بهتری دارید و با مخاطبان هدف خود صحبت میکنید.
5- KPIهای مشاهده دقیق جستجو
اکثر گزارشهای سئو و رتبهبندی جستجو بر اساس مدل قدیمی ۱۰ لینک آبی صفحه اول گوگل تهیه میشوند. اما، نتایج جستجو دیگر ۱۰ لینک آبی نیستند، بلکه تکامل یافته اند.
KPIهای دقیقتری برای ردیابی وجود دارد که ایده بهتری از دیده شدن جستجو به دست میدهد. شاخصهایی که نمای دقیقتری از صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) ارائه میکندعبارتنداز:
- معیارهایی که استوری SERP را بیان میکنند – به ویژه در مورد شرایط مهم.
میدانیم که رتبهبندی در «موقعیت ۱» مانند گذشته نیست، بنابراین در مجموعه ابزار خود به مواردی نیز نگاه میکنیم که اطلاعات بیشتری در مورد رتبهبندی به ما میدهند، مانند «Pixels from the Top».
- ما همچنین «رتبه سنتی» را با «رتبه واقعی» مقایسه میکنیم.
رتبه سنتی همان چیزی است که سئوکاران به استفاده از آن عادت دارند، که مواردی مانند PPC، نمودار اطلاعات و سایر دادههای گوگل را در SERPها حذف میکند.
بنابراین، کاری که ما انجام میدهیم این است که رتبه سنتی را با رتبه واقعی مقایسه کنیم، که همه چیزهایی را در SERP که میتوانند رتبهبندی ارگانیک را پایین بیاورند، از جمله PPC، نمودار دانش، پاسخها و سایر عناصر گوگل در جستجو را محاسبه میکند.
این مقایسه در مورد ارزش هر رتبه و میزان قابل مشاهده بودن موقعیت جستجو برای جستجوگر بیشتر به ما میگوید.
6- نمایان بودن برند در KPIهای جستجو
در مرحله بعد معیار دیگری داریم به نام دیده شدن برند یا نام تجاری به گونهای که شامل تمام داراییهای یک برند، به ویژه داراییهای برند در خارج از سایت میشود. یعنی به دارایی های برند در نتایج جستجو اهمیت بیشتری میدهیم.
این کار شامل این است که چه مقدار از SERP تحت تسلط داراییهای برند است، از جمله محتوای موجود در سایت اصلی، و همچنین سایر محتواها، مانند پروفایل و پستهای شبکههای اجتماعی، ویدیوهای YouTube، تصاویر، نتایج نمودار دانش، و هر چیز دیگری که میتواند خوب باشد. نمایندگی برند و کمک به افزایش فروش و آگاهی است .
سالهاست که سئوکارها محتوای خارج از سایت را بهینه نمیکنند اما ما میخواهیم آنها نیز برای این کار اعتبار دریافت کنند.
داراییهای بهینهسازی شده خارج از سایت مفید هستند زیرا رقبا را از SERPها دور میکنند.
بنابراین، امتیازی ایجاد کردیم که آن را eBScore مینامیم، که نشاندهنده میزان مالکیت یک SERP است.
همه اینها KPIهای مهمی هستند که اکنون بیش از هر زمان دیگری به آنها اهمیت میدهیم.
خدمات برندینگ
خدمات برندینگ یکی از سرویسهای شرکت ebgroup است. برندینگ، ریبرندینگ و مشاوره برندینگ تنها چند مورد از خدمات برندینگ آژانس دیجیتال مارکتینگ ebgroup است.
7- کاربران جدید و بازگشتی به عنوان KPI
یک نگاه جالب استفاده از کاربران جدید و بازگشتی به عنوان KPI برای سئو و بهینهسازی صفحات وب برای تبدیل بیشتر، به ویژه برای وب سایتهای B2B است.
بسیاری از KPIها موقعیتی هستند و به نوع سایت و بازدیدکنندگان بستگی دارند. این ایده در مورد کاربران جدید و بازگشتی به عنوان KPI از این نظر تفاوتی ندارد.
بیشتر ما مشتریانی با معیارهای موفقیت متفاوت داریم، اما هر یک از این معیارها یک چیز مشترک دارند، بازدیدکننده سایت باید یک اقدام خاص، یک رویداد تبدیل، معمولاً از طریق یک کلیک انجام دهد.
درک اینکه چگونه کاربران به تبدیل میرسند برای سوق دادن کاربران بیشتر به سمت تبدیلها ضروری است.
Google Analytics، Google Search Console و Bing Webmaster Tools میتوانند معیارهای تبدیل نسبتا خوبی را به ما ارائه دهند که ارزش صفحه را در رابطه با آن نقاط تبدیل نشان میدهد.
در گوگل آنالیتیکس، تفکیک کاربران سایت به بخشهای جدید و بازگشتی آسان است.
این یک دید بسیار متفاوت از اینکه کدام صفحات در یک سایت برای کدام بخش از بازدیدکنندگان ارزشمندتر هستند را ارائه میدهد.
کاربران بازگشتی تمایل به تبدیل با نرخ بسیار بالاتری نسبت به کاربران جدید دارند، حتی اگر کاربران جدید به شدت بیشتر از کاربران بازگشتی باشند.
کاربران جدید و کاربران بازگشتی تمایل دارند از صفحات فرود مختلف وارد وب سایت شوند.
دانستن اینکه کاربران جدید احتمالاً برای پیدا کردن از سایت بازدید میکنند و کاربران بازگشتی اغلب برای تبدیل از آن بازدید میکنند، و یادگیری اینکه در هر بخش از سفر تبدیل خود از کدام صفحهها عبور میکند، به متخصصان سئو کمک میکند محتوایی را تولید کنند که بهتر با هدف بازدیدکنندگان سایت مطابقت داشته باشد.
ممکن است با مشاهده هر KPI در حین تقسیمبندی بین بازدیدکنندگان جدید و بازگشتی متعجب شوید. از زمانی که این کار را انجام میدهیم، متوجه شدهایم که اقدامات هر بخش چقدر متفاوت است.
با نگاه کردن به بازدیدکنندگان سایت به عنوان یک KPI و تقسیم ترافیک به بازدیدکنندگان جدید و بازگشتی، میتوان دید بهتری از اینکه کدام کاربران ارزشمندتر هستند و چرا.
8- میانگین زمان حضور در سایت
میانگین زمان در سایت مانند یک KPI بیمعنا برای سنجش اثربخشی محتوا در صفحات وب مختلف به نظر میرسد.
اما در واقع محدودیتهایی وجود دارد که باید در مورد این KPI بدانید که باید قبل از استفاده از آن به عنوان راهی برای سنجش موفقیت تعامل یاعدم موفقیت محتوای وبسایت در نظر گرفته شوند.
میانگین زمان در سایت میتواند کمی گمراهکننده باشد، زیرا اگر نرخ پرشها را حذف نکید، دادهها وحشتناک است.
میانگین زمان حضور در سایت باید با دادهها قبل از استفاده از آن به عنوان KPI توجیه شود.
برای اینکه از میانگین زمان در عملکرد سئو سایت به عنوان KPI استفاده کنیم، باید ببینم چگونه نرخ پرشها را حذف میکنند. این شاخص یکی از آنهایی است که کجا و چرا هستند را شامل میشود، زیرا خیلی موقعیتی است. میتوان بازدیدها را به دستههای زیر تقسیم کرد:
- یک سایت وابسته، جایی که میخواهید مردم در صفحه شما وقت بگذارند.
- توجه به افرادی که بین زمان X و Z سپری میکنند و نرخ تبدیل افزایش مییابد؟
9- درآمد در هر هزار (RPM) و میانگین موقعیت
درآمد به ازای هر هزار (RPM) راهی برای محاسبه میزان ارزش ترافیک شما، به ویژه برای وب سایتهای تبلیغاتی است.
میانگین موقعیت یک معیار رتبهبندی کلمات کلیدی است که توسط کنسول جستجوی گوگل ارائه شده است.
هر دوی این KPIها میتوانند برای شناسایی کلمات کلیدی و صفحات وب که نیاز به بهبود دارند با هم کار کنند. این یکی از مواردی است که در آن دو معیار با هم کار میکنند و میتوانند اطلاعات بهتری به دست آورند.
ما از این KPI به صورت مجزا برای تعیین اثربخشی یک صفحه وب استفاده نمیکنیم. اما، یک راه خوب برای اندازهگیری تغییرات در طول زمان برای ارزیابی تأثیر تغییر در یک صفحه وب بر درآمد است.
میتوانید کارهایی مانند سریعتر کردن یک صفحه وب یا جابهجایی در نوع دیگری از واحدهای تبلیغاتی را انجام دهید و از طریق RPM KPI ببینید که این تغییر چقدر خوب یا ضعیف بر درآمد تأثیر میگذارد.
درآمد به ازای هر ۱۰۰۰ نمایش RPM چیست؟
صفحه راهنمای Google AdSense آن را اینگونه توصیف میکند:
درآمد به ازای هر ۱۰۰۰ نمایش (RPM) نشاندهنده درآمد تخمینی است که شما برای هر ۱۰۰۰ نمایش دریافتی کسب میکنید.
RPM نشان دهنده میزان درآمد واقعی شما نیست. بلکه با تقسیم درآمد تخمینی شما بر تعداد بازدید از صفحه، نمایشها، یا درخواستهایی که دریافت کردهاید، محاسبه میشود و سپس در ۱۰۰۰ ضرب میشود.
درآمد به ازای هر هزار ممکن است به نظر یک شاخص کلیدی عملکرد سئو سایت نباشد، اما درآمد حاصل از تبلیغات را میتوان از طریق معیار RPM تا سئو ردیابی کرد.
کلمات کلیدی و ترافیکی که در سمت سئو بهبود مییابد، عملکرد در سمت درآمد را تعیین میکند.
به عنوان مثال، یک رویکرد رایج سئو، تمرکز بر کلمات کلیدی پربازدید است.
اما برخی از کلمات کلیدی با ترافیک بالا هدفی مرتبط با فروش ندارند و در یک متریک RPM کمتر منعکس شود.
باارزشترین کلمات کلیدی برای مناقصه، برای اهداف تبلیغاتی، آنهایی هستند که قصد فروش قوی دارند.
معیار RPM نقطه شروع خوبی برای ارزیابی این است که کدام دسته از موضوعات ترکیب خوبی از ترافیک و درآمد بالایی دارند.
شاخص های کلیدی برتر عملکرد سئو سایت
به نظر ما مفهوم شاخص های کلیدی برتر عملکرد سئو سایت ثابت نیست. زیرا هر مدل کسب و کار اهداف متفاوتی دارد. به همین دلیل است که ما میگوییم که KPIها موقعیتی هستند.
باید بدانید از سایت خود چه میخواهید، سپس آن موفقیت را بسنجید. ببینید آیا این موفقیتها با همان سرعت یا سریعتر از موفقیت سئوی شما بهبود مییابند.
این 9 KPI برتر قرار نیست KPIهای برتر مطلق باشند. آنها برتر هستند زیرا ارزش توجه و الهام بخشی برای توسعه KPIهای شما را دارند.