مهمترین تفاوت بین تولید محتوا و کپی رایتینگ

تفاوت کپی رایتینگ و تولید محتوا

وقتی صحبت از بازارهای دیجیتال و هنجارهای اخیر بازاریابی محتوا می شود، یک معضل مهم هم وجود دارد. اغلب افراد هنگام استفاده از واژه تولید محتوا و کپی رایتینگ سردرگم می شود. اغلب، آنها را زیر یک چتر قرار می دهند. هر چند که هر دوی تخصص تولید محتوای متنی و کپی رایتینگ بسیار نزدیک به یکدیگر هستند، اما یک خط تمایز قابل توجه بین این دو وجود دارد.

چشم انداز این دو کاملاً با یکدیگر متفاوت است و حتی اهداف در نتیجه نیز متفاوت است. با این حال، نقاط تمایزها مبهم است و باعث ایجاد ابهام در مشاغل و فعالیت های مختلف پیرامون این دو می شود.

می‌دانیم خلاقیت یک عنصر ضروری در کسب و کار تولید محتوا است. هم کپی رایتینگ و هم نوشتن محتوا برای بقای خود به آن بستگی دارد. با این حال، حتی استفاده از خلاقیت نیز در آنها کاملاً متفاوت است، و مهارت‌های مورد نیاز برای این دو یکی از مهمترین تفاوت‌ها است. همچنین یک بحث جدی در مورد مسئولیت ها در هر دو این نقش های شغلی وجود دارد. بسیاری بر سر اینکه کدام یک چالش برانگیزتر است و چه چیزی تصویر محصول را در بازار حفظ می کند، اختلاف نظر دارند. در مواجهه با این گونه سوالات و افکار مغرضانه، تلاشی برای از بین بردن اختلافات بر سر تفاوت بین کپی رایتینگ و محتوانویسی دارد.

تعریف تولید محتوا و کپی رایتینگ

تولید محتوا

تولید محتوا را می‌توان به‌عنوان توصیف محصول به زبان ساده تعریف کرد. این یک درک عمیق در ماهیت محصول، ویژگی های محصول، کاربردی بودن محصول و دوام محصول است. یعنی یک شکل از نوشتن با هدف آموزش مصرف کننده در مورد محصول یا خدماتی است که خریداری یا اجاره می کند. اطلاعات پیچیده موجود در مورد محصول از طریق تولید محتوا حفظ می شود. نویسنده یک جلسه مطالعه محصول، مزایا و معایب آن را مرور می کند. سپس محتوا را پیش‌نویس می‌کنند، که مشتری را در مورد تمام جنبه‌های خریدشان آگاه می‌کند. پست‌های وبلاگ، بخش‌های پرسش‌های متداول، مقاله‌های نحوه کار، توضیحات دقیق محصول، خبرنامه‌های ایمیل و کتاب‌های الکترونیکی همگی نمونه‌هایی از تولید محتوا هستند.

کپی رایتینگ

کپی رایتینگ مانند محتوانویسی آنچنان جامع و دقیق نیست. هدف آن تنها هدایت تصمیم مصرف کننده به خرید است. بازاریابی محتوا هدف اصلی کپی رایتینگ است. کپی رایترها قصد دارند با عبارات جذاب مشتریان را جذب کنند تا توجه آنها جلب شود. کپی یک کمپین بازاریابی معمولاً محصول را به عنوان کالای کارآمدی که از زندگی مصرف کننده گم شده برجسته می کند. همچنین بر اساس تحقیقات بازار و میدانی نوشته شده و صرفاً با در نظر گرفتن اولویت مصرف کننده تهیه شده است. داده های کپی رایتینگ برای خواندن نیازهای مشتری و هدف قرار دادن عبارات در آن نقاط است. این هدف به دست آمده نشان از تولد یک کمپین موفق است. نمونه هایی از کپی رایتینگ عبارتند از تگ‌ها، بیلبوردها، بروشورها، فیلمنامه های رادیویی، فیلمنامه های تلویزیونی و بروشورها و مجلات.

مسئولیت های کلیدی

مسئولیت اصلی یک نویسنده محتوا، ارائه محتوای آموزنده است. آنها باید تحقیقات بازار را به طور کامل انجام دهند و محتوای مورد نیاز مصرف کنندگان را فرموله کنند. محتوایی که ارائه می کنند نباید غیررسمی باشد و باید موانع زبان رسمی را حفظ کند. نحوه نوشتن نیز باید جذاب باشد. با این حال، نویسندگان محتوا باید مطمئن شوند که از هیچ شکلی از زبان یا عامیانه فرهنگ عامه در محتوای خود استفاده نمی کنند و مطمئن شوند که سندی به خوبی تصحیح شده ارائه می دهند. اشتباهات دستور زبان یا اشتباهات در عبارت شناسی، تجربه خواندن بدی را ایجاد می کند.

کار نویسنده حتی به سئو در محتوا نیز گسترش می یابد. داشتن دانش سئو برای یک نویسنده محتوا ضروری است. بحث بر سر اهمیت سئو زیاد است، اما محتوای سئو شده در رتبه بندی، قابلیت جستجو و برجستگی، معجزه می کند. یک نویسنده محتوا باید دانش خوب و بی نظیری در مورد کلمات کلیدی، استفاده از آنها، کارایی آنها، بک لینک، هایپرلینک و انواع بازاریابی سئو داشته باشد تا محتوا در موتور جستجو ظاهر شود. سرفصل های جذاب و آموزنده نیز بسیار مهم هستند.

اما کپی رایتینگ مجموعه‌ای از مسئولیت‌های مجزا دارد. فرآیند هر کمپین از بازدید و ارتباط با ذینفعان محصول شروع می شود. تمرکز تیم بازاریابی بر ارائه صدا و هویت برای برند است. شعارهای جذاب و داستان های مرتبط در مورد یک محصول یا کالا بر اساس هدف مشترک ایجاد یک شهرت است. اسکریپت های تبلیغاتی نیز با در نظر گرفتن نیازهای مصرف کننده و خواسته های اساسی آنها ساخته شده اند.

یک نقطه تمایز دیگر

تفاوت دیگری که بین تولید محتوا و کپی رایتینگ قابل ذکر باشد این است که اثری که از کپی رایتینگ بیرون می آید به اندازه نوشتن محتوا طولانی نیست. کپی رایترها محتوای قابل ربط و جذاب را هدف قرار می دهند و بر استفاده حداکثری از اطلاعات و ویژگی های محصول تمرکز دارند. اما از سوی دیگر، نویسندگان محتوا معمولاً فرم طولانی محتوا را هدف قرار می دهند، جایی که می توانند به اندازه کافی هر یک از جنبه های محصول یا خدمات را لمس کنند و از مقاله و فضای ارائه شده حداکثر استفاده را ببرند. آنها قصد دارند اطلاعاتی را در به مصرف کننده تحویل دهند که حتی پس از خرید برای آنها مفید باشد.

در پایان، هر دو در قالب مربوط به خود بسیار مرتبط با تجارت هستند و اغلب دیده می شود که در انسجام کار می کنند. در پرتو کنونی تجارت، نیاز مبرمی به هر دوی این بخش ها در یک شرکت وجود دارد.

5/5 - (9 امتیاز)

اشتراک گذاری

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرور

مطالب مرتبط

برندسازی کلینیک پزشکی

برندسازی کلینیک پزشکی

برندینگ یکی از عناصر کلیدی در موفقیت هر سازمان و تجارت است، حتی در زمینه‌ی کلینیک‌های پزشکی. در این مقاله، به بررسی اهمیت و اجزای

فیجیتال مارکتینگ

بررسی فیجیتال مارکتینگ

آیا تا کنون کالایی را آنلاین خریده و انتخاب کرده‌اید که در فروشگاه آنرا تحویل بگیرید، یا یک کد QR را در فروشگاه اسکن کرده‌اید

پیمایش به بالا
بپرس
1
چت با ما
چت با eBgroup
سلام
چطور میتونم کمکتون کنم؟