همه ما می دانیم که ایجاد یک برند شخصی بسیار با ارزش است ، چراکه یک برند قوی می تواند فرصت‌های کاری مهیجی را پیش روی شما قرار دهد. اما توسعه برند شخصی زنان دارای چالش‌های زیادی می‌باشد.
هنگامی که استعدادهای واقعی‌تان دیده می‌شوند، به شما این امکان را می‌دهد تا از پیشرفت کاری مرتبط و جالب بهره‌مند شوید و به رقابت بپردازید.
تحقیقات انجام شده توسط مرکز نوآوری استعدادها نشان می‌دهد که پرورش برند شخصی یکی از بهترین راه‌ها برای جذب اسپانسر است و متخصصانی که اسپانسر دارند 23٪ بیشتر از هم رده‌های خود تبلیغات می‌کنند.
برند شخصی یک محافظ قدرتمند در برابر سختی‌های حرفه و شغلتان است.
برندسازی شخصی برای کارشناسان زن چالش‌های متفاوت‌تری دارد. تحقیقات نشان داده است كه زنان در معرض پدیده ای به نام “معضل احتمال” هستند.
هنجارهای جنسیتی همواره فرض را براین می‌گذارند که زنان باید مورد قبول، گرم و پرورش دهنده باشند و وقتی این هنجارها را نقض می‌کنند (مثلاً وقتی برای تصمیم گیری یک موضوع سخت قدم برمی‌دارند یا یک عقیده قوی را به اشتراک می گذارند یا خود را ارتقا می دهند) غالباً برای آن رفتار زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند.
بنابراین چگونه می توان به عنوان یک زن در این فضای معمایی حرکت کرد و یک برند شخصی محکم ساخت؟
اینجا سه راهکار وجود دارد که می تواند در شناسایی استعداد زنان کمک کند.
هم در داخل و هم در خارج از سازمان خود شبکه بسازید.
بسیاری از متخصصان در مورد “سرمایه ارتباط” استفاده کرده و آن را مهم می‌دانند، به عبارت دیگر ، آنها ارتباطات زیاد (در یک شرکت یا همان در صنعت ) و تقریباً به اندازه کافی متفاوت را توصیه می‌کنند.
وقتی فقط یک گروه از استعدادها و توانایی‌های شما اطلاع داشته باشند، خود را در معرض خطر قرار داده‌اید. چراکه شما افرادی کمتری را در کنار خود دارید که بتوانند با شما صحبت یا از شما پشتیبانی کنند ، خواه این کمک به تأمین منابع اضافی برای یک پروژه مهم یا یک سمَت جدید باشد.
اما وقتی، یک شبکه گسترده آگاهانه پرورش داده باشید، حتی اگر وضعیت شما تغییر کند یا به پشتیبانی نیاز داشته باشید، گزینه های زیادی در کنار خود دارید.
داستان خود را درست تهیه کنید.
غالباً فرض می کنیم که اگر سخت کار کنیم ، مردم با گذشت زمان متوجه آن می شوند، یا اگر ما یک تحول در کارمان داشتیم، برای دیگران مشهود خواهد بود. از آنجا که مردم این روزها بسیار تحت فشار هستند ، متاسفانه تقریباً صادق نیستند.
آنها خیلی کم به ما یا مسیر حرفه ای ما توجه می‌کنند، پس داستان درستی از ما نمی‌دانند. بدتر از این، ممکن است فرضیات نادرستی را هم ایجاد کنند.
به دیگران کمک کنید تا با ایجاد یک شناخت واضح ، حقیقت را در مورد تلاش شما درک کنند و بتوانند بفهمند که چگونه مهارت‌های قبلی شما با آنچه اکنون انجام می‌دهید تغییر نموده و به آنها ارزش افزوده شده‌است. این موضوع را ارتباط بصورت صریح و روشن بیان کنید، نه اینکه امید داشته باشید دیگران آن را به تنهایی مشخص کنند.
برای شروع ، آن را روی کاغذ ترسیم کنید. از یک طرف موقعیت و تجربه گذشته خود را یادداشت کنید. از طرف دیگر، مهارتی را که در حال حاضر انجام می‌دهید بنویسید. سپس بافت پیوندی را که به آنها پیوند می‌دهد را پیدا کنید.
به عنوان مثال ، در گذشته ممکن است شما “مدیر منابع انسانی” بوده باشید و حالا “مدیر ارشد فروش منطقه‌ای” هستید. یک شخص خارج از سازمان شما ممکن است تصوری نداشته باشد که چه چیزی این دو موقعیت را به هم وصل می کند و فرض می کند مسیر شغلی شما تا حدودی تصادفی تغییر کرده است.
اما شما می دانید که تجربه شما در زمینه منابع انسانی به شما یاد داده که چگونه با همدلی به افراد گوش دهید، بفهمید چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در افراد می شود و راه‌حل‌های برد-برد را توسعه می‌دهید و همه اینها ترکیبات کاملی برای موفقیت در فروش هستند.
حالا می توانید این مورد را با دیگران به اشتراک بگذارید و آنها نیز تقریباً پیام را دریافت کرده و مهارت‌های منحصر به فردی را که به موقعیت و سازمان خود می‌رسانید ، می شناسند.
اغلب فرصت‌هایی برای شکل دادن یک روش که توسط دیگران بهتر شناخته شوید وجود دارد ، اما بیشتر مردم آن را از دست می دهند. به عنوان مثال، دوستان یا آشنایان جدید اغلب از شما سؤال می‌کنند که چه مدت در کار خود بوده اید یا چگونه به حوزه فعلی خود رسیده‌اید؟
داشتن یک جواب کوتاهِ درست و آماده به این معنی است که می‌توانید سؤال آنها را به فرصتی تبدیل کنید تا مهارت های خود را بطور ظریف نشان دهد.
“من در کار خودم را در منابع انسانی شروع کردم و خود را تا مدیریت بالا کشیدم. اما مجذوب فرآیند فروش شدم و متوجه شدم که مهارت گوش دادن و توانایی ارتباط با افرادی که در منابع انسانی توسعه داده ام باعث می‌شود ارزش واقعی خود را به شرکتم اضافه کنم ، به همین دلیل از سال گذشته سرپرست فروش بخش شمال شرقی هستم.”
شما فقط عناوین شغلی خود را مطرح نکرده اید. شما زمینه ای را ایجاد کرده‌اید تا یک برند شخصی قوی معرفی شود.
ایده های خود را عمومی به اشتراک بگذارید.
اگر از مشخصات پروفایل‌تان را ضعیف نگه دارید و فقط بخواهید کارتان به تنهایی صحبت کند، ممکن است در بین افرادی که با آنها همکاری نزدیک دارید ، شهرت خوبی ایجاد کنید.
اما این تعداد نسبتاً محدودی از افراد خواهند بود و ممکن است افراد در سایر بخش‌ها یا مدیران بالادست شما از توانمندی‌های شما آگاه نباشند و این موضوع باعث می‌گردد رئیس یا همکاران جدید شما، که فاقد تجربه شخصی با شما هستند، هیچ ایده‌ای درباره خوب بودن شما نداشته باشند.
ممکن است بسیاری از خانم‌ها در مورد دستاوردهای خود و تبلیغ مستقیم احساس ناراحتی کنند. اما روش‌های دیگری نیز برای نشان دادن زمینه‌های تخصص شما در هنگام ساختن برند وجود دارد.
تولید محتوا روش خوبی برای به اشتراک گذاشتن ایده‌ها و ایجاد شهرت مثبت در مقیاس متفوت است. مکانیزم این کار دقیق بر اساس خط مشی شرکت متفاوت خواهد بود (به عنوان مثال توانایی شما در استفاده از رسانه‌های اجتماعی در برخی از صنایع ممکن است محدود باشد) ، اما تقریباً در هر سازمان، روش‌هایی وجود دارد که بتوان دانش خود را نشان داده و به دیگران کمک کنید.
2 دیدگاه دربارهٔ «چگونه زنان می توانند برند شخصی خود را توسعه دهند؟»
خیلی عالی بود
سپاس از وقت تان